اسرا به کمیسر عالی آژانس پناهندگان سازمان ملل می گوید که او یکی از 730 پناهنده ای است که از میان جمعیتی 70000 نفری توانسته دوره های فنی و حرفه ای را به پایان برساند.
این پناهنده افغانستانی 23 ساله، که پس از آن که پدر و مادرش از جنگ از کشور خود گریختند، در ایران متولد شده است، خود را خوش شانس به حساب می آورد. او جزء یکی از 730 نفری است که سه سال پیش در دوره آموزش فنی و حرفه ای که با حمایت کمیساریا در قم راه اندازی شده بود شرکت کرده.
این 700 نفر از 70.000 نفر جمعیت پناهندگانی هستند که در یک شهر یک میلیون نفری زندگی می کنند. او در این کلاس ها بافندگی و ساخت صنایع دستی یاد گرفته است و به مهارتش بسیار مفتخر است. او می گوید: ”اما هیچ امکانی برای کار پس از آن وجود ندارد، هیچ امکانی برای زنان به جهت فروش تولیداتشان و برای مردان به جهت استفاده از مهارتشان وجود ندارد.“
برادر او دوره مکانیک خودرو را در این مرکز گذرانده است، اما در حال حاضر به همراه پدرش به حفاری چاه مشغول است.
بزرگی این امر مهم در آمار و ارقام نمایان است: ایران میزبان تقریبا یک میلیون پناهنده دارای مدرک است و حداقل دو میلیون نفر دیگر هم یا بدون مدرک و یا با گذرنامه افغانستان در کشور زندگی می کنند. و بسیاری از این افراد به مدت 30 سال و یا بیشتر است که در ایران زندگی می کنند.
کمیسر عالی پناهندگان در سازمان ملل متحد، در اولین دیدار خود از ایران همچنین با محمد سید 32 ساله که داستان شادتری را روایت کرد ملاقات نمود. او تقریبا یک دوره 700 ساعته را تکمیل کرده است. او در حال حاضر یک تعمیرگاه خودرو را اداره می کند و از کارش راضی است .
تعدادی پناهنده هم برای او کار می کنند و می گوید که نیمی از فنون تخصصی اش را مدیون همین دوره هایی است که دیده است.
در جواب سوالی که از او پرسیده شد که آیا به افغانستان بر می گردد گفت: ”برگردم؟ من نمی توانم. من وضعیت را نمی دانم و کشور را نمی شناسم. من در اینجا متولد شده ام.“
سخابی دختر افغانستانی دیگری است که می خواهد برگردد. او فقط یک ساله بود که پدر و مادرش فرار کردند. او در حال حاضر بیست و اندی ساله است و در حال به پایان رساندن تحصیلات دانشگاهی اش در رشته مترجمی زبان انگلیسی است. او می خواهد برای کمک به مردمش به افغانستان بازگردد.
اما او به مانع دیگری برای خانواده های پناهنده اشاره می کند کند. ”پدر من پیر است. من تنها کسی هستم که می توانم تحصیلات دانشگاهی ام را به پایان برسانم. خواهران من مجبور شدند انصراف دهند، چرا که پول کافی برای تامین هزینه ثبت نام را نداشتیم. پول بسیار مهم است.“
مشکلات مالی خانواده های پناهنده ای که امید دارند تا فرزندانشان به دانشگاه بروند یکی از مسائلی بود که افغانستانی ها به دفعات با آقای گرندی مطرح کردند.
پناهندگان باید برای تحصیل در سطح دانشگاه در ایران شهریه کامل یک خارجی را پرداخت کنند (معمولا هزاران دلار).
علی کریمی، دانش آموزی که در حال آماده شدن برای رفتن به دانشگاه است، گفت: هزینه بالا و تعداد کم سهمیه برای پناهندگان برخی از دوستان او را مجبور به حرکت بطرف اروپا کرده است. ”من مردم با مهارت و با استعدادی را می شناسم که رفته اند. دوستان، حتی پسر عموی من، تصمیم گرفتند تا به اروپا بروند.“ در سال 2016، افغانستانی ها 21 درصد از پناهندگان تازه وارد به اروپا را تشکیل می دهند که بسیاری از آن ها یا در ایران زندگی می کرده اند و یا برای رفتن به اروپا از ایران گذشته اند. گرندی ایران را برای چندین دهه کار سخت و عظیم میزبانی و کمک به میلیون ها پناهنده با صرف هزینه ای گزاف ستود.
او همچنین اشاره کرد که اوضاع رو به وخامت در افغانستان، بازگشت را برای مردم بسیار دشوار کرده است. ”در حال حاضر اولویت اول کمک به پناهندگان جوان است. آن ها کسانی هستند که لازم است بیشتر برایشان سرمایه گذاری کنیم.“ او گفت: ”آن ها آینده هستند و ضمنا اغلب از آسیب پذیر ترین ها هستند. در عین حال آن ها افرادی هستند که به صورت فزاینده ای توان جسمی دارند ولذا تصمیم به حرکت به سوی اروپا و نقل مکان می گیرند. خیلی مهم است تا آنها را تا زمان راه حل واقعی که همان صلح در افغانستان است نگه داریم.“
تحولات خوبی نیز وجود دارند. در حال حاضر بیش از 350.000 کودک پناهنده افغانستانی در مدارس ایران مشغول به تحصیل هستند و در سال گذشته، به لطف فرمان رهبری ایران، به 48،000 کودک افغانستانی بدون مدرک اجازه داده شد که برای اولین بار در مدارس دولتی ثبت نام کنند.
Share on Facebook Share on Twitter